و مقامات دانشگاه شهید بهشتی
در حالی که رهبر انقلاب ماههاست درباره پروژههای نفوذ آمریکا در ایران هشدار میدهند، روز سهشنبه 11 اسفند 94، محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به بخشی از این عملیاتها اشاره کرد[1]. سرلشکر محسن رضایی گفت که یکی از مسئولین پروژه نفوذ در ایران در سازمان سیا، خردادماه امسال به ایران آمد و از دانشگاهها نیز بازدید کرده است.
رضایی افزود: «یکی از عوامل سازمان سیا که مسئول نفوذ در ایران شده و در آینده اسناد زیادی را از وی افشا خواهیم کرد، خردادماه به تهران آمده و از تمام دانشگاهها بازدید کرده است. ایشان اولین کسی است که در فضای باز شوروی به آنجا رفت و بعد از برجام نیز به ایران آمده است.»
یک هفته پذیرایی تمامعیار از هیئت نفوذی آمریکا
اظهارات رضایی نشان میدهد که مأمور ارشد سیا در پروژه نفوذ به ایران در پوشش علمی وارد کشور شده است. اما ماجرا چه بود؟ خردادماه امسال یک هیئت آمریکایی تحت عنوان هیئت علمی و در قالب «طرح آموزش عالی ایران[2]» به کشورمان آمد[3] و از 13 دانشگاه و مرکز علمی-پژوهشی ایران بازدید کرد[4]! این مراکز عبارت بودند از: دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علامه طباطبائی، دانشگاه الزهرا، دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه شیراز، دانشگاه اصفهان، دانشگاه صنعتی اصفهان، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفناوری، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران، مؤسسه سلولهای بنیادی رویان، پژوهشگاه دانشهای بنیادی، و دانشگاه زند.
اعضای این هیئت آمریکایی[5] عبارت بودند از «آلن گودمن» رئیس و مدیرعامل «مؤسسه آموزش بینالمللی[6]» (که در ادامه گزارش او را مفصلاً معرفی خواهیم کرد)، «کنت اولاند» مدیر مرکز توسعه بینالمللی دانشگاه «بال استیت[7]»، «مایکل بالاگ» مشاور نایبرئیس برنامههای بینالمللی دانشگاه «پیتزر[8]»، «جوانا رگولسکا» نایبرئیس مراکز پیشرفت جهانی و امور بینالمللی دانشگاه دولتی «راتگرز» ایالت نیوجرسی، «آنتونی بایلی» نایبرئیس ابداعات جهانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، «احمد فیضالدین» مشاور نایبرئیس برنامههای بینالمللی و توسعه آموزشی دانشگاه «وین استیت»، «کلاره بانکس» دستیار رئیس «مرکز مشارکتهای بینالمللی»، و «دانیل ابست» معاون نایبرئیس «مرکز مشارکتهای بینالمللی».
جلسات عوامل نفوذی آمریکا با مقامات دانشگاهی کشورمان باید زنگ خطر را برای دولت ایران به صدا دربیاورد
این افراد در قالب همکاریهای علمی میان آمریکا و ایران و تحت حمایت مؤسسه آموزش بینالمللی بیش از یک هفته در ایران حضور داشتند و در این مدت علاوه بر دیدار با «محمود نیلیاحمدآبادی» رئیس دانشگاه تهران با نمایندگانی از 13 دانشگاه و مؤسسه علمی کشورمان با هدف توسعه راههای مشترک همکاری دیدار و گفتوگو کردند.
یکی از برنامههای مهم این گروه که 26 خرداد ماه به پایان رسید، دیدار با رئیس دانشگاه تهران بود، آنها در این دیدار توسعه دیپلماسی علمی و مبتنی بر مسائل آموزشی را بر دیپلماسی سیاسی ارجح دانسته و یادآور شدند که ارتباطات علمی مسیر تحکیم سایر شیوههای تعاملی را نیز ارتقا داده و تحکیم میبخشد. رئیس دانشگاه تهران نیز ضمن معرفی این دانشگاه و جایگاه علمی آن در منطقه و جهان بر اهمیت همکاریهای بینالمللی دانشگاهی تأکید کرد و با اشاره به برنامههای همکاری قبلی بین دانشگاه تهران و دانشگاههای آمریکا، آمادگی خود را جهت توسعه همکاریهای مشترک اعلام کرد.
این هیئت در ادامه بازدیدها با حضور در دانشکده کارآفرینی با «محمدرضا زالی» رئیس، و استادان این دانشکده دیدار و در زمینه برگزاری کنفرانسهای مشترک علمی، دیدارهای متقابل علمی، عضویت در هیئت تحریریه نشریات علمی، ارائه تجربیات کارآفرینی و نیز حضور در کنفرانس آتی کارآفرینی در دانشگاه تهران گفتوگو و تبادل نظر کردند. به اعتراف مؤسسه آموزش بینالمللی، اگرچه تا کنون اشخاصی از چند دانشگاه آمریکایی به صورت جداگانه به ایران سفر کردهاند، اما فرستادن هیئتی متشکل از مقامات چند دانشگاه به ایران از سالها پیش تا کنون، اتفاق نیفتاده بود.
عکس یادگاری با جاسوسان آمریکایی در ایران
«مؤسسه آموزش بینالمللی» و «برنامه فولبرایت[9]»
مؤسسه آموزش بینالمللی[10] یکی از مراکزی است که تحت عنوان دیپلماسی آموزشی در آمریکا دایر شد. موضوع دیپلماسی آموزشی یکی از زیرمجموعههای «دیپلماسی عمومی[11]» در وزارت خارجه آمریکا است. در پورتال وزارت خارجه آمریکا، وظایف و کارکردهای دیپلماسی آموزشی تشریح شده است. اما دیپلماسی آموزشی چه میکند؟
مهمترین بخش پروژه دیپلماسی آموزشی که از طریق مؤسسه آموزش بینالمللی پیگیری میشود، برنامه «فولبرایت» است. این برنامه مبتنی بر کمکهای مالی است که برای «تبادل آموزشی دانشجویان»، دانشگاهیان، معلمان، دانشمندان، هنرمندان و غیره ارائه میشود. بر اساس این مدل، نتیجه و هدف دیپلماسی آموزشی آمریکاییها از طریق مؤسسه آموزش بینالمللی و در قالب برنامه فولبرایت، ایجاد یک شبکه همکاری با حضور دانشجویان، اساتید دانشگاه، پژوهشگران، معلمان و هنرمندان است.
دیدار گودمن با مسؤولان دانشگاه تهران
سفر هیئت آمریکایی نیز در راستای ایجاد چنین شبکهای در ایران بوده است. آنها البته در ایران به نتیجه هم رسیدند و بر سر «طرح آموزش عالی ایران» برای گسترش گفتوگوی علمی بین ایران و آمریکا با مقامات وزارت علوم دولت یازدهم به توافق رسیدند. «آلن گودمن» رئیس هیئت آمریکایی، پس از پایان سفر به ایران طی بیانیهای نوشت: «دیپلماسی آموزشی در صدر تلاشها برای باز کردن باب گفتوگو میان دو کشور، حتی قبل از احیای کامل روابط دیپلماتیک قرار دارد.»
وی همچنین صراحتاً از طرح «تبادل دانشجو[12]» سخن گفت: «این هیئت، فصل تاریخی و جدیدی در روابط آموزشی [میان آمریکا و ایران] باز میکند و [دو کشور را] برای گسترش چشمگیر همکاریهای آموزشی و علمی و همینطور تبادل دانشجوهای بیشتر میان دو کشور آماده میکند.» همانطور که تاریخ دنیا و حتی تاریخ معاصر کشور خودمان نشان میدهد، کشورهای بیشماری تا کنون فریب برنامههای تبادل دانشجوی آمریکا[13] را خوردهاند و بعدها تاوان آن را پس دادهاند (مصاحبههای مشرق را از اینجا و اینجا بخوانید.)
برنامه تبادل دانشجو و اهمیت سفر هیئت آمریکایی به ایران
شاید در نگاه اول حضور هیئت آمریکایی در ایران و تمایل برای توسعه همکاریهای علمی و ایجاد شبکهای از دانشگاهیان و هنرمندان برای همکاری، موضوع پیچیده یا مغرضانهای به نظر نرسد، اما سفر آمریکاییها به ایران زمانی قابلتأمل میشود که از پیشینه برنامه تبادل دانشجو میان آمریکا و کشورهای هدف واشنگتن، و همینطور سابقه کاری «آلن گودمن» رئیس هیئت آمریکایی و نیز رئیس مؤسسه آموزش بینالمللی مؤسسه آموزش بینالمللی با خبر باشید.
مقامات آمریکایی به شهرهای تهران، اصفهان و شیراز سفر کردند
برای پرداختن به برنامه تبادل دانشجو[14] ابتدا باید ماهیت دیپلماسی عمومی[15] و جنگ نرم را شناخت. البته قصد ما در این گزارش، پرداختن به دیپلماسی عمومی نیست، اما تعریف این پدیده در اینجا ضرورت دارد. دیپلماسی عمومی را اینگونه تعریف میکنند: «دیپلماسی عمومی یا دیپلماسی مردم عبارت است از ارتباط با مردم کشورهای دیگر برای برقراری مراوداتی که با هدف آگاهسازی و تأثیر [روی مردم در کشور هدف] طراحی شدهاند.»
البته این اتفاقنظر میان تمام کارشناسان وجود دارد که نمیتوان یک تعریف واحد برای دیپلماسی عمومی ارائه داد و ابزارهای این نوع دیپلماسی هم به همین نسبت، متنوع هستند: ورزش[16]، مذهب[17]، رسانه[18]، تبادلهای آموزشی[19] و دهها ابزار دیگر[20]. دستکم در مورد آمریکا باید دانست که هدف از اجرای برنامههای دیپلماسی عمومی در کشورهای مختلف، پرورش نیروهایی است که در وقت مناسب به کار واشنگتن بیایند؛ خواه این کار، تغییر رژیم باشد، خواه نفوذ اقتصادی و فرهنگی و علمی، و خواه تحقق اهداف دیگر.
جستجویی ساده در اینترنت و نگاهی مختصر به تاریخ دخالت آمریکا در کشورهای دیگر، متأسفانه دو مطلب را ثابت میکند. اولاً اینکه چه اندازه در فضای علمی کشور ما از موضوع تبادل دانشجو استقبال شده است، و دوماً اینکه برنامههای تبادل دانشجوی آمریکا (حتی با نامهای واضحی مانند «تبادل رهبران آینده[21]» و «تبادل رهبران مهمان[22]») چه بلایی بر سر کشورهای هدف کاخ سفید از جمله روسیه، چین، کوبا، ونزوئلا و غیره آورده است[23].
پرچمهای ایران و آمریکا، کنار هم در نشستی در دانشگاه شیراز
مکانیسم این برنامههای تبادل بسیار مشخص است. دانشجویان خارجی با تأمین مالی دولت آمریکا به این کشور سفر میکنند و در قالب برنامههای خاص و کاملاً هدفمند، تحت تأثیر نفوذ فرهنگی و سیاسی واشنگتن قرار میگیرند. این افراد بعد از بازگشت به کشور خود به مهرههایی برای دولت آمریکا تبدیل میشوند که هر زمان لازم بود، میتوان از آنها استفاده کرد.
در عین حال، دانشجویان خارجی اگر ظرفیت فعالیتهای «فوقبرنامه» از خودشان نشان دهند ممکن است جذب وزارت خارجه و یا دستگاههای امنیتی آمریکایی شوند (مصاحبه مشرق). از سوی دیگر دانشجویان آمریکایی که با شرایط مدنظر کاخ سفید تربیت شدهاند با سفر به کشورهای هدف، به عوامل نفوذی دولت آمریکا تحت پوشش دانشجویان «بیآزار» تبدیل میشوند. بر همین اساس به نظر میرسد دولت ایران با پذیرایی از مقامات دانشگاهی آمریکا در سفر اخیر، رسماً از برنامههای براندازی آمریکا استقبال کرده است.
نکتهای که باید به آن توجه کرد، مطلبی است که «غلامحسین زمانی» رئیس سازمان بسیج اساتید فارس 6 مرداد سال جاری طی جلسه مشترک کمیته تحلیل و بررسی و کمیته شورای عالی قشر بسیج اساتید در سازمان بسیج اساتید به آن اشاره کرد: منابع مالی و تأمین بودجه مؤسسه آموزش بینالمللی. «زمانی» در این جلسه گفت: «60 درصد از بودجه این مؤسسه از طرف دولت آمریکا تأمین میگردد و [این مؤسسه] کوشش خود را برای ایجاد رابطه در کشورهایی همانند عراق، هند، چین، کوبا، ویتنام، روسیه و غیره یعنی همه کشورهایی که از لحاظ اطلاعاتی برای آمریکا هدف به شمار میروند، متمرکز نموده است[24].»
آیا پیش از اعطای هدیه به هیئت آمریکایی از سوی دانشگاه شیراز، هدف واقعی آنها از سفر به ایران، پرسیده شده است؟
اگر اندکی بیشتر به دنبال منابع مالی مؤسسه آموزش بینالمللی حتی در پایگاه اینترنتی خود این مؤسسه بگردیم، لیستی از نهادهای دولتی و سازمانهایی را مییابیم[25] که شرکت آنها در برنامههای براندازی و سیاستهای خرابکارانه دولت آمریکا بارها و بارها ثابت شده است: «دفتر امور آموزشی و فرهنگی» در وزارت خارجه آمریکا، وزارت آموزش و پرورش آمریکا، آژانس توسعه بینالمللی آمریکا (گزارشهای مشرق را از اینجا، اینجا، و اینجا و مصاحبه مشرق را از اینجا بخوانید)، «صندوق بینالمللی پول» (گزارش مشرق)، «مؤسسه جامعه باز» وابسته به بنیادهای جامعه باز «جورج سوروس» (گزارشهای مشرق را از اینجا و اینجا بخوانید)، «بنیاد راکفلر» (گزارشهای مشرق را از اینجا و اینجا بخوانید)، گوگل (که در آینده درباره ارتباط تنگاتنگش با سیا، گزارشی در مشرق منتشر خواهد شد)، «پپسی»، و «گلدمن ساکس».
آیا آلن «گودمن» واقعاً «آدم خوبی» است؟
شخصیت آلن گودمن که مدیریت سفر گروه علمی مؤسسه آموزش بینالمللی به ایران را برعهده داشت، جای تعمق و تأمل زیادی دارد. بهترین راه برای شناخت وی شاید از طریق کتابی تحت عنوان «بهترین حقیقت: جاسوسی در عصر اطلاعات» باشد که همراه با «بروس برکوویتز» نوشته است[26]. در بخشی از این کتاب که تماماً درباره جاسوسی است، میخوانیم: «در مواجهه با چالشهای جدید عصر اطلاعات و جهان پس از فروپاشی شوروی، جامعه اطلاعاتی آمریکا باید [خود را با شرایط جدید] وفق دهد و تغییر کند. تغییر حاشیهای هم کافی نیست، بلکه اصلاحات رادیکال در سازماندهی و رویکرد سازمانهای اطلاعاتی آمریکا باید رخ دهد.»
نویسندگان کتاب برای اصلاح سازمانهای اطلاعاتی آمریکایی، استفاده از بخش خصوصی و دسترسیِ به آن به سرمایه و چابکی بیشتر نسبت به سازمانهای دولتی را توصیه میکنند. بخشی از این روند جدید میتواند استفاده از دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی برای تربیت نیروهای آموزشدیده، از کشورهای دیگر باشد، به جای آنکه تلاش شود جاسوسانی تربیت شوند که سفرشان به کشورهای بیگانه همیشه خطرناک است.
آیا در میان مقامات «فرهیخته» دیدارکننده با آمریکاییها، هیچکس به نام «آمریکا» حساس نشده است؟
گودمن در حال حاضر رئیس مؤسسه آموزش بینالمللی است. این مؤسسه در حوزه برنامههای ارتباط آموزشی بینالمللی کار میکند و اداره برنامه فولبرایت را تحت حمایت وزارت خارجه آمریکا برعهده دارد. گودمن پیش از برعهده گرفتن این سمت، رئیس مدرسه سرویس خارجی در دانشگاه جورج تاون و استاد این دانشگاه بود، دانشگاهی که محل تربیت بسیاری از مقامات و دیپلماتهای آمریکا و یکی از مهمترین بازوهای سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) برای تربیت نیرو محسوب میشود.
نکته بسیار مهم در سوابق وی این است که به نوشته سایت دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا (و اعتراف پایگاه اینترنتی مؤسسه آموزش بینالمللی[27])، سال 1975 به عنوان هماهنگکننده دستورکار ریاستجمهوری برای مدیر اطلاعات مرکزی، به استخدام سیا درآمد. علاوه بر اینها او مشاور بنیاد فورد، بنیاد ملی وودرو ویلسون و «آژانس اطلاعات آمریکا»ست (که در ادامه در اینباره بیشتر توضیح میدهیم) و مهمتر از همه، عضو شورای روابط خارجی است که تقریباً تمام اعضای آن روزی در وزارت خارجه آمریکا کار کردهاند.
گودمن حساب ویژهای بر نظرات حسن روحانی، رئیسجمهور ایران درباره همکاریهای آموزشی میان دو کشور باز کرده است. وی میگوید: «اینکه آنها [دانشجویان] از کجا هستند و اینکه ما با این کشور روابط دیپلماتیک داشته باشیم یا نه، مهم نیست، زمانی که رئیسجمهور کشوری درباره تبادلات مردم و تبادل آموزشی سخن میگوید، ما دوست داریم برای ایجاد آنچه ممکن است تلاش کنیم.»
به نظر میرسد مسئولین دانشگاه شیراز، از مدتها پیش خود را برای سفر هیئت آمریکایی آماده کردهاند
وی در اظهارنظری هشداردهنده، میگوید: «حسن نیت به شدت زیادی [در ایران] نسبت به آمریکا وجود دارد، به خصوص در فضای آموزشی [ایران]. اکثریت مقامات آکادمیک و مدیران دانشگاهی که با آنها دیدار کردیم، در آمریکا آموزشدیده بودند و فرزندان بسیاری از آنها در حال حاضر به دنبال کسب مدرک در دانشکدهها و دانشگاههای آمریکا [در حال تحصیل] هستند. این وضعیت بنیانی را فراهم میکند که میتوان همکاریهای جدید آموزشی را بر آن استوار کرد.»
آلن گودمن همچنین مشاور «آژانس اطلاعات آمریکا[28]» یا «سرویس اطلاعات آمریکا» نیز بوده است؛ آژانسی که بنیانگذار آن آیزنهاور بود و بین سالهای 1953 تا 1999 صرفاً با هدف ترویج دیپلماسی عمومی با هدف «درک، آگاهسازی، و تأثیرگذاری بر ملتهای بیگانه برای پیشبرد منافع ملی، و گسترش گفتوگو میان آمریکاییها و مؤسسات آمریکایی با همتایان آنها در کشورهای دیگر... و جریان بخشیدن به برنامههای اطلاعاتی دولت آمریکا در خارج از کشور و مؤثرسازی آنها» فعالیت میکرد. جالب اینکه وظایفی که به این آژانس به تنهایی محول شده بود، بعدها به دو سازمان مستقل سپرده شد: وظایف رسانهای به «هیئت مدیره پخش برنامه[29]» و وظایف تبادل و غیرمرتبط با پخش برنامه به معاون وزیر خارجه در امور دیپلماسی عمومی و روابط عمومی.
با توجه به آنچه گفته شد و شواهد مختلفی که نشان میدهد آمریکاییها هیچ علاقهای به گسترش روابط علمی با ایران ندارند، جز اینکه از این طریق بتوانند در جامعه ما نفوذ کنند، امیدواریم اکنون که این اشتباه صورت گرفته و پای جاسوسان آمریکایی به دانشگاههای کشورمان باز شده است، دستکم هر چه زودتر جلوی ادامه این نفوذ واضح فرهنگی و علمی گرفته شود و به خصوص از امضای هرگونه قراردادی درباره تبادل دانشجو یا برنامههای مشابه آنکه سابقهشان کاملاً مشخص است، جلوگیری گردد.
دشمن عقل
امام علی علیه السلام :
اَلْهَوى عَدُوُّ الْعَقْلِ؛
هواى نفس، دشمن خرد است.
شرح غرر: ج1، ص68